روزی روزگاری در کردستان عراق جنگ مشهور به برادر کشی دراوج خود بود و رهبران خودخوانده کردستان عراق(همانهایی که امروز خودرارهبر تمام کردهای جهان هم میدانند!)باعث بی خانمانی و دربدری کردهای عراق شد.مردم کردستان عراق به مرزهای ایران آمدند و ایران اجازه ورودشان را صادر کرد ومردم کردستان ایران با تمامی آوارگان کردعراقی همچون یک میهمان برخورد می نمود؛به ایشان احترام میگذاشتند؛به آنها کار میدادند و دستمزدشان را مانند ایرانیها حساب میکردند و اصلا درجه و رتبه و مقام به میهمانشان نمیدادند.
حال کردهای ایرانی که فکر میکنند در کردستان عراق شرایط به نوعیست که میتوانند آنجا به راحتی کار کنند و پولهای صدشبه را یک روزه بدست آورند به کردستان عراق تحت سیطره حکومت اقلیم مسافرت کرده و در آنجا به اصطلاح مشغول کارگری میشوند وصدالبته غافل از آنند که دراینجا با آنها طوری دیگر رفتار خواهد.از همان آغاز راه تعدادی بازرسی های لب را مشاهده میکنند که بازرسی بدنی دختران کُرد ایرانی توسط سربازان مرد کُرد مرزی اقلیم کردستان صورت میگیرد!!! سرانجام بعد از کلی سرگردانی درداخل اقلیم کاری پیدا میکنند و مشغول میشوند ولی هنگام دریافت دستمزد کارشان مشاهده میکنند که اصلاً عدالتی در کار نیست و کرامت و شخصیتشان زیر سوال میرود.در اینجا کارگران ایرانی شهروند درجه دوم و درجه چندم اقلیم کردستان محسوب شده و دستمزدشان نه به دلار و نه به دینار بلکه به ریال ایرانی پرداخت میشود وتازه متوجه میشوند که مانند کارگر عراقی الاصل نگاهشان نمیکنند؛بیمه نمیشوند و قانون کار شاملشان نمیشود واصلا مجوز کار هم بهشان نمیدهند و نیروهای پلیس و آسایش هم هرروز به بهانه های واهی اقامت به آنها تعرض میکنند.و ...
این دست بی احترامی ها به شخصیت کردهای ایرانی در اقلیم کردستان باعث شد تا سرانجام آقای محمد صاحبی(مسئول دفتر حدکا در سلیمانیه) طی سمیناری در سلیمانیه به اوضاع وخیم معیشتی کارگران در کردستان عراق بپردازد و به نوعی از اوضاع بوجود آمده برای کارگران کرد ایرانی اعتراض نماید.هرچند برخی از افراد دیگر هم تا حدودی در مورد این قضایا و اعتراض به سران اقلیم سخن گفته اند اما متاسفانه تاکنون هیچگونه تغییر رویه ویا بهبود وضعیت کارگران کورد روژهلاتی را شاهد نبوده ایم.
اینجاست که شخصیت واقعی بارزانی ها و مسئولین اقلیم همانهایی که امروزه داعیه دار حکومت مستقل کردستان را دارند و خود را هم رهبر همه کردهای جهان میپندارند و گوش جهانیان را با ادعاهای پوچشان کر کرده اند بهتر و بیشتر نمایان میشود.شما که از هم اکنون شهروندان را به چندین درجه تقسیم بندی میکنید فردای روزی که حکومت کردستان دستتان باشد چکارها که نخواهید کرد؟؟؟
اما آنچه جای تاسف بیشتری دارد این است که واقعاً چه شده کردهای عراقی که روزی محتاج آرد- نان و مایحتاج روز بودند اکنون بی حرمتی به کُردهای ایران را به هر بهانه ای روا داشته اند؟ای کاش سالهای آواره گی را به یاد می آوردید و به یاد می آوردید که مسبب این بلایا چه کسی یا چه کسانی هستند و بیادتان بیاید که چه کسی با آغوش باز به شما پناه داد و کار داد و احترام دادو حتی دستتان را گرفت تا بچه هایتان درس هم بخوانند.راستی جناب آقایان بارزانی یادتان هست کجا درس خواندید؟منطقه موکریان را بیاد دارید؟مریوان و بانه و سردشت و پیرانشهر را بیاد دارید؟اصلا کرج(نزدیک پایتخت ایران)یادتان هست؟؟؟پس شما را چه شده که همین کردهای ایرانی را شهروند درجه 2 میدانید؟براستیکه لیاقت شما حرفهایی نیست که این مدت برزبان رانده اید و خود را محافظ حقوق کردها بدانید و داعیه کردستان بزرگ و رهبری آن را داشته باشید.
ضمناً حضرات احزاب روژهلاتی هم توجه داشته باشند که بیشتر افراد جدا شده از گروهشان به چه ذلت و خواری دچار شده اند و خوب ببینند که جوانان مردم که با هزار آرزو وامید،فریب وعده هایتان را خوردند و به کردستان عراق آمدند و در حربتان عضویت یافتند دارند تن فروشی میکنند و مسبب اصلی شمایید و روزی باید پاسخگو باشید.