مصاحبه آقای قانعی فرد با مهدی الیاسی در سایت بامداد خبر گویای مطالب تامل برانگیزی است که محققان و علاقمندان به مسایل منطقه و تاریخ معاصر میتوانند بهترازدرک آن برآیند.دراین مصاحبه آقای عرفان قانعی فرد-که میتوان گفت ایشان جنجالی ترین مصاحبه شونده ماههای اخیردر مباحث سیاسی درمورد منطقه کوردستان دانست-به مطالبی ازقبیل مصاحبه خودش با مقامات و کارشناسان آمریکایی و اظهارداشتن آنان مبنی بر عدم حمایت از تجزیه عراق،ساختارقبیله ای و سلیقه سالاربودن حکومت اقلیم کوردستان،هویت واقعی کوردها به نقل از ابراهیم احمد،ارتباط لاینفک حکومت ایران با کوردها و...اشاره می نماید.ذیلاً شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می نماییم تا شخصاً زوایای این گفتگو را بررسی نموده و به تامل در بنشینیم(هرچند که شنیدن این حرفها مانند سایر مطالب بر کوردلان متعصب وحزبیون خفته در خواب غفلت خوش نخواهد آمد!اما آنانکه تعصب را کنار گذاشته و واقعیات را دنبال میکنند قطعا بروشنی از درک این سخنان و مشابه آنها بخوبی برخواهندآمد.)
بامدادخبر: لطفا در ابتدا با مروری بر تاریخ معاصر عراق به تشریح وضعیت کردهای عراق و نقش ایران در فعالیت گروههای معارض در تاریخ معاصر این کشور بپردازید
قانعی فرد: در سال ۱۹۲۰ عراق جدید با حکومت پادشاهی ایجاد شد. در سال ۱۹۵۸ (۱۳۳۷ خورشیدی) عبدالکریم قاسم کودتا کرد. بعد از آن چند کودتای دیگر در عراق انجام شد تا سرانجام بعثیها و حسن البکر به قدرت رسیدند. پس از مدتی معاونش، صدام حسین، به کرسی قدرت نشست که تا ۲۰ مارس سال ۲۰۰۳ حاکم بود. در این سال صدام با حمله آمریکا و نیروهای ائتلاف سرنگون شد که پس از آنچهره خاورمیانه دگرگون شد. با تحولات عراق سرانجام در ۷ آوریل ۲۰۰۵ آقای جلال طالبانی که از پیران سیاست در خاورمیانه هستد به عنوان رئیس جمهور بر کرسی نشستند که تا کنون نیز رئیس جمهور هستند.
اما مسئله شیعه، سنی و کرد در عراق تقریبا از زمان عبدالکریم قاسم مورد اشاره قرار گرفت و مطرح شد. در آن زمان ساواک در ابتدا قصد کودتا در عراق را داشت تا حکومت شاهنشاهی را به عراق باز گرداند اما موفق نشد. پس از آن ساواک از سال ۱۹۶۱ تا سال ۱۹۷۵حرکت مسلحانه کردها در عراق را آغاز و حمایت کرد و به این منظور بود که عراق را به پذیرش حاکمیت ارضی ایران در مسئله شط العرب وادار نماید. از آن زمان مسئله کردها مطرح شد و پس از ۱۳۵۷ هم قضیه کردها، رشد یافت.
حمایت ایران از شیعیان عراق هم عمدتا از سال ۱۹۹۱ آغاز شد. در سال ۱۹۹۱ وقتی جنگ خلیج فارس به منظور باز پس گیری کویت انجام شد، ایران هم حمایت خود را از شیعیان عراق آغاز کرد. پیش از انقلاب ساواک اعتقادی به حمایت از شیعیان عراق نداشت. بعد از انقلاب هم در جنگ ایران و عراق، سپاه پاسداران روی کردها سرمایه گذاری بسیاری انجام داد و یکی از جبهههای موفق ایران در جنگ با عراق، منطقه کردستان عراق بود و هم پیمان ایران در جنگ با صدام در درجه اول گروههای کردی بودند و شیعیان عراق در درجه دوم قرار داشتند. ایران از کردهای عراق حمایت کرد. از این گروها حمایت مالی کرد. سپاه پاسداران و از جمله قرارگاه رمضان، کمکهای بسیاری به اپوزیسیون کردی عراق کردند که علیه صدام حسین بجنگند. بعد از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ ایران به کردها کمک کرد که اقلیم کردستان عراق را تشکیل بدهند. وقتی آمریکاییها میخواستند مدار ۳۷ درجه را درست کنند، ایران بسیار کمک کرد. من مصاحبهای با جیمز بیکر، وزیر سابق امورخارجه آمریکا، داشتم که گفت: مدار ۳۷ درجه را که درست کردیم تنها کشوری که حامی این مسئله بود که کردها هویت مستقلی داشته باشند، ایران بود. این حرف جیمز بیکر هست و این مصاحبه در روزنامه شرق هم منتشر شد.
با وقوع انتفاضه شیعیان عراق در سال ۱۹۹۱ ایران روی شیعیان هم سرمایه گذاری جدیتر کرد. سرانجام هم شیعیان و کردها در عراق به عنوان دو گروه تحت ستم شناخته شدند و اپوزیسیون عراق را تشکیل دادند. ولی در بین کردها یکدستی وجود نداشت. حتی در سال ۱۹۹۶ که معارضین عراقی در اربیل دفتر داشتند، بارزانی به دلیل روابطش با استخبارات صدام حسین، برخی از اعضای این گروهها را زندانی کرد و حتی تحویل صدام حسین داد. از جمله همین گروه آقای مالکی که الان با بارزانی مشکل دارند، ریشه مشکلشان به همین مسئله برمی گردد. اما در سال ۲۰۰۳ و با سقوط صدام حسین مسئله سنی، کرد و شیعه به صورت آشکار در عراق ایجاد شد و تا کنون ادامه داشته است.
بامدادخبر: پس از سرنگونی صدام، به هنگام تدوین قانون اساسی عراق، ساختاری که پیشنهاد شد جمهوری فدرال بود. اماگاه از سوی برخی گروهها در کردستان عراق سخن از تجزیه به میان میآید. ارزیابی شما از احتمال تجزیه عراق و خواست جدایی که برخی گروههای کردی مطرح میکنند چیست؟ پس از سقوط صدام و بازسازی ساختار سیاسی عراق، آیا طرح چنین خواستههایی در ساختار جدید ممکن است؟
قانعی فرد: من در گذشته، گفتگویی با روزنامه اعتماد ملی داشتم به این مسئله اشاره کردم و الان هم تاکید میکنم. بعد از حمله آمریکا به عراق بنا به گفتگویی که من با مقامات و کارشناسان آمریکایی از جمله دیک چنی، رامسفلد، آلبرایت، رایس، کیسینجر، برژیسنکی، پولاک و… داشتم هیچکدام هیچ وعدهای، مبنی بر استقلال کردستان عراق ندادهاند. حفظ تمامیت ارضی عراق برای نیروهای امنیتی و سیاسی آمریکا فوق العاده حائز اهمیت است و حتی مقامهای آمریکایی معتقدند حکومتهای مرکزی کشورهای عراق، ترکیه و ایران برای آمریکا بسیار مهمتر است تا گروههای قبیلهای. این نظر آمریکایی هاست و کارشناسان امنیتی و استراتژی آمریکا بر این مسئله تاکید دارند. در این خصوص لازم است خاطرهای را از یک کارشناس عالی رتبه CIA نقل کنم. بعد از حمله آمریکا به عراق، به مسئول نظامی بغداد که یک آمریکایی بود، گزارش شد که آنجا یک گروهی از سنیها یک محلهای را برای خودشان قرق کردهاند. وی به شدت با این مسئله مخالفت کرد و گفت: «ما مسئول تامین امنیت هستیم و از نظر ما شیعه و سنی یکسان است و کسی را به کسی ترجیح نمیدهیم». آمریکاییها به هیچ وجه خواهان حمایت از جدایی طلبان و تجزیه عراق نبودند. همین طور کشورهای اطراف مثل ترکیه و ایران هم مخالف تجزیه عراق بودند.
در این خصوص لازم است توضیح بدهم ایران به عنوان کشوری که بیشترین ضرر را از صدام حسین متحمل شده بود اما در بازسازی ساختار عراق نقش اساسی و اصولی داشت. ایران به رابطه یکسان با اپوزیسیون عراقی (روابطی که در گذشته و در زمان صدام حسین ایجاد شده بود) ادامه داد و تمام سیاسیون عراقی به کمک ایران به جایی رسیدند. حتی جلال طالبانی اگر بر کرسی ریاست جمهوری عراق تکیه زد با کمک ایران بوده و اگر مسعود بارزانی هم به عراق بازگشته و به ریاست اقلیم کردستان رسیده با کمک مسلم سپاه پاسداران ایران بود.
فراموش نکنیم مسعود بارزانی از سال ۱۹۷۵ که قرارداد الجزایر امضا شد تا سال ۱۹۹۱ در کرج زندگی میکرد و در واقع سپاه پاسداران، دست بارزانی را گرفت و او را به کردستان عراق برگرداند و تا پیش از آن بارزانی حضوری در کردستان عراق نداشت.
بنابراین، ایجاد ساختار سیاسی عراق پس از سرنگونی صدام، مدیون ایران است. آمریکاییها هم به این مسئله معترف هستند که ایران در بازسازی ساختار سیاسی عراق نقش اصلی و تردید ناپذیر داشت. اما در خصوص فدرالیسم در عراق چند مسئله وجود دارد. یکی از این مسائل این است که در قانون اساسی عراق چیزی به نام رهبری اقلیم کردستان ذکر نشده. حکومت اقلیم اگر غیر قانونی نباشد، قانونی هم نیست.
بامدادخبر: چرا میگویید قانونی نیست؟
قانعی فرد: در قانون اساسی عراق به چنین چیزی اشاره نشده. در ضمن در پارلمان کردستان عراق هم تصویب شد که یک فرد برای دو دوره میتواند رئیس اقلیم باشد ولی مسعود بارزانی، یک سال مجلس را تعطیل کرد (مثل محمدعلی شاه قاجار که مجلس را تعطیل و به توپ بست) و با فشار این قانون را عوض کرد و به سه دوره افزایش داد و الان هم متاسفانه به رئیس مادام العمر اقلیم کردستان عراق تبدیل شده. حتی وقتی جناب جلال طالبانی بر کرسی ریاست جمهوری عراق تکیه زد، خانم رایس نامهای از همین بارزانی دریافت کرد که «ما مخالف ریاست جمهوری جلال طالبانی هستیم» و زمانی که پل برمر وارد کاخ بارزانی در اربیل شد، بارزانی گفت در ازای گماشتن سه وزیر کلیدی از سوی حزب خودش در کابینه، موافق ریاست جمهوری طالبانی است. از جمله آن وزارت خانهها یکی وزارت امور خارجه بود که بارزانی دایی خودش، هوشیار زیباری را به سمت وزیر امور خارجه انتخاب کرد. با پذیرش این خواسته، بارزانی رضایت داد که طالبانی رئیس جمهور عراق شود.
اینها مشکلاتی هست که در پشت ساختار عراق وجود دارد و بدون تعامل جمهوری اسلامی هم این اختلافات قابل حل نبود. این گروهها، یعنی همین حزب دمکرات کردستان عراق، بعضا در رسانههای محلی و سایتهایشان (مانند روداوو) اعلام میکنند که ما ضد ایران و جمهوری اسلامی هستیم، اما در باطن رابطه تنگاتنگی با نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی دارند. در اعتراضاتی که در زمستان ۸۹ در کردستان عراق رخ داد، بارزانی اولین انگشت اتهامی که دراز کرد به سوی سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی بود اما در پاییز ۱۳۹۰ همین آقا به تهران آمد و با مقامات جمهوری اسلامی دیدار و گفتگو کرد و در این گفتگوها بسیار عرض ارادت و التماس دعا هم داشت. بماند که در عربستان و ترکیه، مقدار کرنش او بیشتر است.
بامدادخبر: به اعتراضات مردمی در کردستان عراق اشاره کردید. هم زمان با تحولات موسوم به بهار عربی، تظاهراتهای اعتراضی در کردستان عراق را هم شاهد بودیم که در اربیل به خاک و خون کشیده شد. ریشه این اعتراضات چه بود؟
قانعی فرد: این مسئله از پاییز ۱۳۸۹ آغاز شد و مردم مخالف فساد، تبار گماری و دیکتاتوری قبیله بارزانی بودند. اما متاسفانه بارزانی تظاهرات کنندهها را قلع و قمع کردند و ذرهای حق اظهار آزادی بیان به مردم نداد و به دروغ متوسل شد و گفت ۵۰۰۰۰ مرا نخواهند استعفا میدهم، اما حاضر به ترک کرسی نبوده و نیست. اصولا حرفش، سندیت ندارد. به هر حال، بارزانی اعتراضات مردمی در زمستان ۸۹ در اربیل را به خاک و خون کشید.
بامدادخبر: به فساد و تبار گماری در کردستان عراق اشاره کردید. بیشتر توضیح میدهید
قانعی فرد: آمریکاییها وقتی وارد عراق شدند اول نقش نیروهای آزادیبخش را ایفا کردند. بعد این نقش را به نیروهای اشغالگر بدل کردند که این نادرست بود. در این فرایند، نوعی دیکتاتوری ایجاد شد به نام دیکتاتوری اقلیم کردستان عراق. که در واقع نوعی امیرنشینی قبیله بارزانی است و تفکر ایلیاتی – قبیلهای را در کردستان عراق حکمفرما کرد.
در خصوص فساد نکتهای که بسیار حائز اهمیت میباشد پول نفت است. کسی نمیداند پول فروش نفت کردستان عراق در کجا و به کدام حساب واریز میشود. البته بارزانی هم از دادن احسان و خیرات به برخی مقامات نظامی کشورهای پیرامونش، عدول نمیکند. عمده این پول، توسط حزب دموکرات کردستان و رئیس اقلیم به حسابی شخصی در وین واریز میشود. حتی افراد حزب اتحادیه میهنی کردستان از این مسئله مطلع هستند اما بنا بر اتحاد استراتژیکی که با بارزانی دارند نسبت به این مسئله سکوت کردهاند. اتحاد استراتژیک بین حزبهای سنتی کردستان عراق یعنی حزب دموکرات و اتحادیه میهنی (پارتی و یکیتی) مثل یک گاری شکسته و اسب مرده است که هرگونه تحرک و نشاط سیاسی در کردستان عراق را سلب کرده. در واقع یک نوع ببر کاغذی و کاریزمای ساختگی به نام حزب دمکرات ایجاد کردهاند که فقط اداره امنیت دارد. حزبهایی که به عنوان اپوزیسیون حکومت اقلیم فعال هستند، مثل گوران (تغییر)، توان چندانی در به چالش کشیدن قدرت مسلط ندارند. اگر چه فروپاشی مافیای امنیتی – نظامی – اقتصادی که بارزانی تشکیل داده کار چندان دشواری نیست اما ایران و ترکیه چندان موافق این مسئله در شرایط فعلی نیستند، چون نمیدانند با این فروپاشی چه اتفاقی در آن منطقه رخ خواهد داد.
بامدادخبر: لطفا به مصادیق حکومت طایفهای و تبار گماری در انتصاب مقامات دولت اقلیم از سوی بارزانی اشاره کنید
قانعی فرد: ریاست اقلیم که به صورت مادام العمر در اختیار مسعود بارزانی قرار گرفته. اداره امنیت مرکزی در اختیار مسرور بارزانی، فرزند مسعود بارزانی است. نچیروان، برادرزاده مسعود (پسر ادریس بارزانی) نخست وزیر اقلیم کردستان عراق است. مسئول ارتش یکی دیگر از پسران بارزانی است. هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق، دایی مسعود بازرانی است. بسیاری از پستهای اقتصادی به بستگان و نزدیکان بارزانی و اعضای ارشد حزب دموکرات واگذار شده است. این اقدامات نه تنها کمکی به توسعه سیاسی و اجتماعی کردستان نکرده که در واقع کردستان عراق را به یک امیرنشینی جعلی، بدل ساخته است.
بامدادخبر: اما به نظر میرسد مسعود بارزانی در کردستان عراق محبوب است. هواداران بارزانی به توسعه اقتصادی کردستان عراق در چند سال اخیر اشاره میکنند. برخی اقدامات توسعه گرایانه دولت اقلیم در کنار نوعی نظام رفاهی و توزیعی که نشات گرفته از گذشته چپ گرا و اعتقادات سوسیالیستی بارزانیها میباشد، نمیتواند موید این ادعا باشد؟
قانعی فرد: البته تبلیغات رسانههای امنیتی – مافیایی را نباید فراموش کرد. دهها روزنامه و کانال تلویزیونی و ماهوارهای و بیش از ۱۹۰ وب سایت به تبلیغات شبانه روزی برای قبیله بارزانی مشغول هستند و حتی با صرف پول، تاریخ معاصر کردستان را مصادره به مطلوب کردهاند. جاده سازی و غیره نشانه رشد هست اما وظیفه هر حکومتی است که وقتی اداره جایی را به دست میگیرد بالاخره درمانگاه ایجاد کند، مدرسه بسازد، جاده را آسفالت کند، پل بسازد و…. اما تاراج اموال عمومی مردم در کردستان چیزی نیست که فراموش شود. در قبل از ۱۹۷۵، از طرف آمریکاییها ۶۰ میلیون دلار با امضای آقای کیسینجر به مصطفی بارزانی پرداخت شده. پولهای کلانی که از طرف ساواک به مصطفی بارزانی برای جنبش مسلحانه کردها پرداخت شد و طبق اسناد، حداکثر یک سوماش از سوی بارزانی خرج شد و دو سوم آن در حسابهای شخصی در ژنو و زوریخ که ساواک برای مصطفی بارزانی و پسرانش باز کرده بود، باقی ماند. این پولها قرار بود خرج جنبش کردها در عراق و مردم کردستان بشود و نه صرف کاخ سازی و ولخرجی طایفه بارزانی که امروز هم پسرش دغدغهاش، قمار باشد و پسر دیگرش در ویرجینیا، کاخ بسازد. کیسینجر، در مصاحبهای که با ایشان داشتم به این مسئله اشاره کرد که پولهای پرداختی به بارزانی، کمک به قیام مردم کردستان بود و نه کمک به شخص بارزانی.
سوال بعدی این است که پول نفتی که به صورت قاچاق توسط بارزانی فروخته میشود، کجاست؟ در سال ۱۹۹۶ حمام خونی در کردستان عراق راه افتاد و جماعت بارزانی جنگی را به گروه طالبانی، تحمیل کردند و یازده هزار نفر کرد کشته شدند، یعنی مسعود بارزانی، سوار تانک صدام حسین شد و کُرد کشی کرد، این جنگ خونین جز برای قدرت و ثروت، به خاطر چه بود؟ آیا جز برای تداوم غارتگری و چپاول و فساد؟ در آن هنگام مسعود بارزانی با تانک صدام حسین و با یاری عزت الدوری به برادرکشی مشغول بود. که البته اول برای فریب افکار عمومی، آن را وعده خدا به پیغمبر در قران نامید. اما وقتی مادر عزت الدوری فوت میکند بارزانی برای عزت الدوری نامه تسلیت مینویسد. همین طور وقتی مادر بارزانی فوت کرد، بعثیها هم به بارزانی تسلیت گفتند.
گمرک ابراهیم خلیل یکی از گمرکهایی است که در کردستان عراق وجود دارد. این گمرک تحت اداره مستقیم حزب دموکرات و شخص بارزانی است و هیچ نظارتی هم بر آن نیست. ۱۸% از بودجه سراسری عراق توسط دولت مرکزی به دولت اقلیم پرداخت میشود. اما آیا دولت اقلیم یک درصد از پول نفتی که از مناطق نفت خیز کردستان میفروشد به خزانه دولت مرکزی واریز میکند؟ حالا مردم کردستان به خاطر اینکه زندگی روزانهشان بگذرد مجبور به مجیزگویی و مداحی بارزانی هستند. الان در کردستان برای اینکه آسانتر به دانشگاه بروند و درس بخوانند، میروند یک فرم حزبی پر میکنند، اما آیا واقعیت درونی این افراد پیروی از شخصیتی موهوم به نام بارزانی و یا کاریکاتوری به نام حزب است؟ اینکه مردم کردستان جهت دریافت کمک ماهیانه و گدایی محترمانه، مجبور هستند یک فرم حزبی پر کنند، من این را دلیل بر مقبولیت حزب دموکرات و محبوبیت بارزانی نمیدانم. یک شیوه فاشیستی است که بر مردم محروم تحمیل شده.
بامدادخبر: لطفا مصداقهای این دیکتاوری و تبلیغات حزبی را بیشتر توضیح دهید
قانعی فرد: هیچ نوع آزادی بیانی در رسانههای اقلیم کردستان وجود ندارد. در بخش جنوبی کردستان، در بخش مربوط به طالبانی و در سلیمانیه عراق میزان زیادی از آزادی قلم و بیان را در نشریات شاهد هستیم اما در بخش شمالی کردستان و حکومت اقلیم در اربیل هیچ نقدی علیه قدرت مسلط و تحمیلی، نباید نوشته شود. نوعی مقدس گرایی عجیب و غریب را شاهد هستیم. مثلا عکس مسعود یا مصطفی بارزانی را به دیوار ادارات و اماکن عمومی میزنند و به او میگویند رهبر آیینی!. ایشان چه آیینی داشتهاند که شدهاند رهبر آیینی؟ این مقدس سازی شیوه رایج دیکتاتورها برای مسخ کردن افکار عمومی است. کمترین اعتراض با سرکوب مواجه میشود. با ترور فیزیکی یا ترور شخصیتی. در سال ۱۹۷۵ وقتی فاخر میرگه سوری که از اقوام مسعود بارزانی بود گفت ما که هم پول داریم و هم اسلحه، بیاعتنا به نظر آمریکا و ایران، خودمان جنگ با صدام را ادامه بدهیم به سرعت توسط پسران بارزانی قبل از فرار به کرج، اعدام شد. روزنامه نگار جوانی به اسم «سردشت عثمان» مطلبی نوشت و گفت من دوست دارم با دختر بارزانی ازدواج کنم. سردشت به طرز فجیعی توسط مسرور بارزانی (پسر بارزانی) به قتل رسید. آیا بیان تخیلات عاشقانه در قالب یک نامه، جرم است؟، در این صورت سعدی و حافظ و مولانا و خیام که برای بتهای ذهنیشان بسیار شعر سرودهاند، لابد باید به قتل میرسیدند. مصادیق دیکتاتوری در امیرنشین قبیله بارزانی در کردستان عراق بسیار است.
بامدادخبر: با توجه به وجود سه گانه شیعه، سنی و کرد در عراق آیا فدرالیسم به کاهش این شکافها یاری رسانده و التیام بخش منازعات در عراق بوده است؟ آیا به توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی عراق منتهی شده است؟ یا فدرالیسم با رسمیت بخشیدن به منازعات ما قبل مدرن حول قومیت و مذهب، صرفا بر آتش این منازعات افزوده است؟ این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که برخی برای حل برخی کاستیها در ایران، فدرالیسم را به عنوان یک الگو مطرح میکنند
قانعی فرد: اینکه عدهای دائما از ملتهای ایرانی نام میبرند، جز تجزیه طلبی نیت دیگری ندارند. این مسئله پنج دلیل دارد: انسانی که متوهم، عقب مانده، فرصت طلب، سوء استفاده گر و قصد آلت دست بیگانگان شدن را داشته باشد از ملتهای ایران سخن میگوید. در جهان مدرن در درون مرزهای جغرافیایی کشورها چیزی به نام ملتها وجود ندارد. در هر کشور یک دولت – ملت وجود دارد. اینکه گفته میشود در ایران هشت ملت وجود دارد حرفی نادرست و با اغراض خاص است. ما یک ملت داریم به نام ملت ایران و افرادی که چنین سخنانی میگویند یکی از همان پنج دلیلی را دارد که گفتم. اینکه بیان میکنند هر یک از اقوام ایرانی یک ملت هستند مزخرفاتی بیش نیست. چیزی که اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد این است که خوراک و مسکن گروههایی تروریست و تجزیه طلب مثل پژاک، دموکرات، کومله و غیره که در کردستان عراق فعال هستند توسط حکومت اقلیم و اداره امنیت بارزانی تامین میشوند و در واقع کارمندان تشکیلات قبیله بارزانی هستند که هر وقت بارزانی دستوری بدهد، اینها مثل بخشنامه اجرا میکنند. بعد حکومت اقلیم مدعی میشود که ببینید کردهای ایران هم فلان حرف را میزنند! بله این گروهها میزنند، چون مواجب بگیر بارزانی هستند. بارزانی از کارت پژاک و پ ک ک علیه ایران و ترکیه استفاده میکند و اتفاقا قصدش نزدیک شدن به این دو کشور و باج گیری است زیرا هر وقت لازم شد به ایران و ترکیه میگوید دوست دارید پژاک و پ ک ک را ساکت کنم و سر جایشان بنشانم؟ الان ساکتشان میکنم!… این دقیقا سیاست بارزانی و استفاده ابزاریاش از کردهای ایران و ترکیه است.
ایران هم اگر چه با اقلیم کردستان، قراردادهای نظامی – امنیتی دارد اما متاسفانه حزب بارزانی به بسیاری از قراردادهای امنیتیاش پایبند نیست. از احسان و خیرات دهی بارزانی به دلار، بگذریم؛ در رسانههای اقلیم هیچ پرنسیب امنیتی و سیاسی در مورد ایران رعایت نمیشود. وقتی ایران با اقلیم قرارداد امنیتی دارد چرا در رسانههای اقلیم کردستان و بسیاری از وب سایتهای فعال در کردستان عراق سخنان ضد ایرانی بیان میشود؟ چرا باید افکار تجزیه طلبی علیه ایران در رسانههای رسمی حکومت اقلیم، رسما ترویج داده شود؟
ایران مثل آمریکا و ترکیه با توجه به اصول و پرنسیب دیپلماتیک همیشه مدافع تمامیت ارضی عراق بوده است. اما بارزانی از طریق مزد بگیرانش در کردستان ایران به اقدام علیه تمامیت ارضی ایران مشغول است و این جز خواسته موساد اسرائیل، چیز دیگری نبوده و نیست.
بامدادخبر: سوال پایانی اینکه به نظر شما دیپلماسی ایران در قبال کردها در منطقه باید چگونه باشد؟
قانعی فرد: ابراهیم احمد در سال ۱۳۴۲ جمله معروفی را به پاکروان گفت. ابراهیم احمد گفت: کردها هر کجا باشند ایرانیاند. کردها در عراق و ترکیه و سوریه به ایران تمایل دارند. پس بنا بر این هر حکومتی که در ایران سر کار باشد (نوع حکومت مطرح نیست) رابطه با کردها جزء ضروریات است چون کردها دوستان خوب ایران در عراق، ترکیه و سوریه هستند. پس لاجرم سیاست نزدیکی و همکاری باید ادامه پیدا کند. نکته مهم دیگر این است که کردهای منطقه آمیختگی فرهنگی با فرهنگ ایرانی دارند. مثلا در کردستان عراق، ترکیه یا سوریه کسی که بتواند فارسی صحبت کند این را برای خودش یک افتخار میداند. نوع نگرش کردها در خاورمیانه به ایران نگرش مثبت است. در مورد کردستان عراق به اعتقاد من ایران با یک دیپلماسی جدید باید تبارگرایی و فرعونگری بارزانی را کنار بزند و در واقع کردستان را یک هیئت مدیره اداره کند تا یک خانواده نتواند در آنجا سلطنت کند و به نظر من دیپلماسی آینده عراق هم بر این پاشنه خواهد چرخید.
+ نوشته شده در 31 / 3 / 1391برچسب:,
ساعت توسط دابراو
|
|