شاید جوانان امروز کرد کمتر با واقعیاتی که ۳۰ سال پیش در مناطق کردنشین اتفاق افتاده آشنا باشند. در این نوشتار سعی نداریم به بررسی ابعاد مختلف شخصیت قاسملو و یا عملکرد حزب دمکرات(حدک-حدکا) بپردازیم. اما ذکر مصادیقی از آن برای تأمل بیشتر، خالی از لطف نیست
به راستی قاسلمو که بود؟ یک قدرت کاریزماتیک؟یا یک قربانی که خیلی ها به اسم و رسم مرده بودن آن نیاز داشتند، چراکه می خواستند سال ها آن را علم کنند؟ وهزاران سوال دیگر
حزب دمکرات آن گروهی بود که فردای ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به سرکردگی قاسملو سلاح در دست گرفت، با سلاح سکولاریسم ادعای نوعی خودمختاری سکولاریستی نموده و سال های سال همراه با ارتش بعث عراق علاوه بر نا امن ساختن مناطق غرب ایران ، بسیاری از جوانان این مرز و بوم را در جنگ با ایران و حزب کومله به خاک و خون کشیده و امکان هرگونه آزاد اندیشی و به خودامدن جمعی ازکردهای سرگردان را سلب نموده است. این اقدامات جدای از پرونده مزدوری آنها برای رژیم بعث است.
قاسملو بنا بر دست نوشته های اطرافیان و دوستان نزدیکش،در ظاهر فردی آرام و دارای اخلاقی ملایم و در برخوردها شوخ و بذله گو بوده و کمتر اتفاق می افتاده که وی عصبانی شود.خودخواهی، پول پرستی، علاقه به خوردنیها و نوشیدنیها از دیگر خصوصیات وی است اما بسیار کینه توز بوده به طوری که خوبیها را به زودی فراموش و بدی ها را در حق خود هیچ گاه فراموش نمی کرده است. یکی از افراد جدا شده از حزب در کنگره چهارم در این خصوص می گوید:"او علاقمند به فرهنگ لاابالی غرب بود و تلاش زیادی برای ترویج آن در حزب می نمود. هیچ گاه هیچ کس نگفت قاسملو در زمانی که فعالیتهای حزب رو به رکود بود، ما را به ساواک فروخت. خود آقایان هم می دانند، اما اصولاً پس از انقلاب شخصیتی جز قاسملو برای اتحاد کردستان نداشتیم و نمی بایست وجهه ایشان را در آن مقطع حساس تخریب می کردیم.! اما بعدها خودمان هم به اشتباه باورمان شد که ایشان انسان فرهیخته ای هستند."
هیچ گاه هیچ کس در زندگی نامه قاسملو به دوران قبل از حزب و فعالیت های او در آن زمان نپرداخته است. اینکه وی از سال ۱۳۲۳ با طرفداران احمد کسروی تحت پوشش حزب جوانان توده فعالیت می کرده و یا اینکه در ۲۴ خرداد ۱۳۲۴ به عضویت سازمان حزب توده (وابسته به شوروی سابق) در می آید. در سال ۱۳۳۱ در کمیته شماره ۱ حزب توده مشغول به فعالیت می شود. در سال ۱۳۳۲ کمیته حزب توده در مهاباد را راه اندازی نموده و در سال ۱۳۳۵ (به دلیل انتشار اعلامیه به نام حزب دمکرات و کنار زدن فعالیت های توده ای) روز دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۳۵ در سر قرار ساواک دستگیر می شودکه در واقع این دستگیری بهانه ای برای عمق بخشیدن به همکاری با ساواک بوده است. ایشان پس از صحبت های چند تن از مسئولین ساواک و آموزش های لازم بکارگیری، پس از سه روز آزادمی شود، مشروط بر آنکه با ساواک در خصوص فعالیت های حزبی گروه های کردی، همکاری داشته باشد.
قاسملو که به نوعی نگران لو رفتن وجهه اش نزد احزاب کرد عراقی و جریانات کرد ایرانی در آن زمان بود سعی می کند به بهانه تحصیل از کشور خارج شود. اما پس از کودتای عراق، فضا را مهیا دیده و با بودجه سازمان امنیت عراق شروع به تشکیل جریانی موازی بر علیه کردهای آنجا می کند که در نهایت منجر به درگیری های او با عبداله اسحاقی (دبیرکل وقت حزب دمکرات کردستان ایران) می شود و در آنجاست که اسحاقی این جمله تاریخی را به قاسملو گفته و بخشی از واقعیات را آشکار می سازد:"تو تا به حال ما را دنباله روی حزب توده کرده بودی و با ساواک هم همکاری داشتی و کل سازمان ما را در ایران به دست پلیس دادی ! حالا هم در عراق با امنیتی ها زد و بند داری و… ”
در سال ۱۳۴۳ هجری شمسی در کنگره دوم حزب دمکرات، بنا بر پیشنهاد احمد توفیق (عبداله اسحاقی)، قاسملو به دلیل خیانت به حزب، همکاری با ساواک و لو دادن بسیاری از اعضای حزب، فساد مالی و ربودن دو فقره پول از گروه اخراج می شود.

 دیکتاتوری قاسملو آن قدر زیرکانه و گسترده بود که حتی خود آقایان و حضرات کنونی هم شاهد آن بودند که در کنگره ۶ نیز علی رغم آنکه حسن رستگار بیشترین آراء را آورد، مجدداً قاسملو رئیس شد. و مشی سوسیال دمکراسی را علی رغم مخالفت خیلی ها برگزید و تغییر جهت داد!
من نمی دانم چرا هر دفعه انتخابات می شد به کس دیگری رأی می دادند اما قاسملو دبیر کل می شد، اصلاً در کنگره های حزب حتی یکبار این آقا رأی نیاورد اما نمی دانم چه قدرتی داشت که هردفعه دبیر کل می شد. هر دفعه هم مخالفینی داشته که انشعاب می کردند اما باز ما درس نمی گرفتیم. حتی ملا حسن رستگار در کنگره ۸ که جدا شد، مجدداً درس نگرفتند. اصلاً بنای این انشعابات، نفاق ها ، دودستگی ها و خودراییها را قاسملو در حزب کاشت.

نظرات شما عزیزان:

mohammd

ساعت1:00---8 اسفند 1390

yek mosht chrand sre ham kardii
پاسخ:خوبه فهمیدیم معنای واقعیت پیش شما یک مشت چرنداست!!!!!

ahmed

ساعت16:10---7 اسفند 1390

- [ایمیل]

aghay dabiraw! bayd bgwyem ke az hemyn ser tytre metleb ke by hovyety ra biray xod anixab nimwdeayd mihtavay nevishtetan ra by aatibar kirdeayd . bi hemyn delyl behs u tehlyle mitalb derj shude az janib shuma ra bi grftene jevab chen sualxod az shoma mevkol my kunem? 1, ager adiay shoma durust u shoma az yaran ghidymy hizbe dmukrat kurdostan iran bwde uba shehyd ghasmlo hem rezm bwdiayd chira hovyet xod ra pinhan my kunyd. 2, shom chira der heman devran bi afshay iyn aghdamat bi ghevl xod zid hzby u zid anghlaby mubadiret ne kerde u hemrahy u sikut ra axtyar nimwdyd? 3, aghay by hovyet lutfin bigwyd ke ba terh iyn mesayl amroz ki salha az mirg shihyd ghasmlw guzshte ch hedefy radunbal my kunyd? 4, aya fikr my kunyd ki ba top andaxtin der mydan bidwne heryf karyst ki shixsyet u vjdan miryz u jeryhadar shudey shoma ra midava u termym xuahid kird ? 5 . aya ghisd shoma az terh iyn mesale chyzy joz bi byrahe bordine aolivyethay amroz mubarizey mardom u nyrwhay anghilaby yainy teshkyl yk jibhey vahd zed dyktatory bray ser nigwnye rejyme zed beshry jimhory ghitl u duzdy u neyreng aslamyst? ba umyd girften jevab iyn chend swal fealan aktifa my kunem.

سامان احتشامی

ساعت22:00---6 اسفند 1390

نه دوست عزیز مشکلی ندارم ولی اینگار سوال کردن از شما مشکل داره
پاسخ:اولاممنونم ازاینکه وبلاگ ماراسرزدی.بعدشم دوست بسیارگرامی سوال کردن ازهیچکسی مشکلی نداره من درخدمتم

امیر

ساعت18:58---6 اسفند 1390

- [ایمیل]

مرگتان باد ای یو گویان ای آنان که جهت لقمه ای نان به دریوزگی افتاده ا ید قاسملو همیشه در دل ملت کورد زنده و جاویدان خواهد بود
پاسخ:باچشمانی بازوبدورازتعصبات به همه چیز نگاه کن حتی اگرمخالف عقایدتوباشد.دوست من قاسملویاهرکس دیگرزمانی دردل ملتی زنده است که خیروبرکتی برایشان داشته باشد قاسملو همان کسی بودکه دبیرکل حزب بودوبا بعث همکاری تنگاتنگ داشت وداعیه دفاع ازحقوق مردم کورد رابرای من و امثال تو داشت اما حتا برای یکبارهم به بعث و صدام اعتراض نکردکه چرا کوردها راقتل عام میکنی!چراشهرهاوروستاهای کوردنشین رابمباران میکنی!چراحلبجه راآنگونه وحشیانه شیمیایی باران میکنی!........ به نظرتو آیا چنین شخصی در دل یک ملت جایی خواهد داشت.شمابایدازنزدیک این حضرات رامشناختی بعدسنگشان را به سینه بزنی

کاروان

ساعت18:53---6 اسفند 1390

- [ایمیل]

با این چرت و پرتها میخاهی چی را ثابت کنید اگر این مزخرفاتی که تو گفتی یکیشم درست بود همان انشعابی ها در بوق و کرنا میدمیدن و هزاران بر آنرا تکرار میکردن پس چرا در هیچ جای شنیده نشده در ضمن اگر شهید قاسملو اینچنین آدمی بود که تو بافتی چرا جمهوری ........ تان شهیدش کرد ؟ تو با این موزاخرافاتت میخواهی عشق قاسملو را از دل ملت کورد بزدای وای بر شما کوردلان که سنگ در تاریکی میندازید. شرمتان باد
پاسخ:دوست عزیزم وقتی باتعصب حرف میزنی چیزی حل نمیشه هیچ یه چیزجدیدهم به مسائل اضافه میشه پس سعی کن باآرامش و به دوراز تعصبات ذهنی به قضایا نگاه کنی 1-کاکه گیان همرفقای انشعابی و هم رفقای جریان اصلی بسیاربهترازمن-که سالها دراین حزب بوده وازنزدیک بابسیاری ازانهاکارکرده ام- میدونن که قاسملو کی بوده ولی اگرحرف بزنن گذشته و زمان حال و بالطبع بسیاری از منفعتهای شخصی شان به خطر خواهد افتاد 2-دلیل نمیشه چون شما این حرفها را هیچ کجا نشنیده ای پس واقعیت نداشته باشد.من ازنزدیک باقاسملو-شرفکندی وبسیاری ازاین آقایان کارکرده ام 3-ماخودمون هم دقیقا نمیدونیم که چه کسانی قاسملوراکشتندولی انگارشما ازهمه مابهترمیدانید!!!قاسملودرزمانی موردسوقصدقرارگرفت که درداخل خودحزب هم دشمنان زیادی پیداکرده بودکه همین آقایان امروزدارندازنام قاسملونان میخورندوفریبکاری میکنند.ازطرف دیگرشوروی هم قاسملورامهره ای ازکارافتاده میدانست.حزب بعث هم قاسملووعمرمفیدش رااتمام شده فرض کرده بود.پای منافقین خلق هم این وسط هست.اروپایی ها هم نقش دارند.اگرهمه اینهاراکنارهم بگذاری آنوقت به این سادگی نمیتوان نتیجه گیری کرد. 4-باورندارم عشقی واقعی ازقاسملودردل هیچ کوردطرفدارحقیقت وواقعیت وجودداشته باشد.دوست عزیزباورکن قاسملوهم مانند همه ادم بوده و خطاها واشتباهاتی داشته حالاکوچک یابزرگ پس بس کن وبادیدی پیامبرگونه به ایشان نگاه نکن.

سامان احتشامی

ساعت22:01---5 اسفند 1390

سلام .

این پرویز اسم اصلیش رو ننوشته بود . شما چطوری اسمش رو پیدا کردی؟
پاسخ:دوست عزیزم میشناسمش برای همین هم اسمش رو گفتم حالاشمابااین مشکلی دارید؟

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: